در بازی Yakuza Like A Dragon داستان ایچیبان کسوگا را خواهیم داشت که عهدهدار یک خانواده یاکوزای درجه یک در توکیو است و نارضایتیهای بزرگی این خانواده را تهدید میکند. او پس از سقوط بهخاطر جرمی که مرتکب نشده بود، بار دیگر به ۱۸ سال زندان محکوم شده است. اما هرگز ایمان خود را از دست نمیدهد و با وفاداری به وقتی که داشته است، سعی دارد که به جامعه بازگشته و دریابد که چگونه میتواند همه چیز را به حالت عادی خود بازگرداند. او از همان ابتدا درمییابد که کسی در خارج منتظر او نیست و قبیلهاش توسط مردی که بیشتر همه به او احترام میگذاشت، نابود شده است. او یک حس خیانت به خودش دست میدهد و قصد پیدا میکند که بازگشته و همه چیز را به حالت عادی خود بازگرداند. او گیج و تنها مانده است و قصد دارد که با همچنین وضعی ماموریت خود را آغاز کند. او با این کار میتواند واقعیت را کشف کند.