در یک شهر بزرگ صنعتی و در آلونکی نیمه ویران، «چارلی باکت» کوچولو (هایمور) هم راه پدر و مادر و دو مادربزرگ و پدربزرگ، زندگی گرم و صمیمانه ای دارد، تا این که بلیت ویژه ی طلایی پنهان در زرورق شکلات های «ویلی وانکا» (دپ) را پیدا می کند. او به این ترتیب هم راه چهار برنده ی دیگر به گشتی خصوصی در داخل کارخانه ی عظیم «ویلی وانکا» دعوت شده است…
«بنجامین بارکر» (دپ) آرایش گری است که با همسر و دخترش در لندن زندگی می کند. «قاضی تورپین» (ریکمن) که به همسر او نظر دارد، با ترتیب دادن اتهامی دروغین به «بارکر» او راهی زندانی در استرالیا می کند. سال ها بعد «بارکر» از زندان می گریزد و در جست و جوی زن و فرزندش، با هویتی جدید: «سویینی تاد» به لندن ساکن می شود. او با «خانم لاوت» (بانم کارتر) روبه رو می شود که در مغازه ی پایین سلمانی سابق او بدترین «پای گوشت» لندن را می فروشد. «لاوت» به «بارکر» می گوید که «قاضی تورپین» چه بلایی بر سر همسر و فرزند او آورده و «بارکر» نیز در صدد انتقام جویی برمی آید…
داستان فیلم حول زندگی پر هیجان پسر بچه ای با نام «جیکوب» می گذرد که خود را در خانه ای پر از بچه های جور واجور با توانایی های خاص و مافوق طبیعی پیدا می کند. مسئولیت مراقبت و پرورش توانایی های این کودکان بر عهده ی خانم «پرگرین» است که به نوبه ی خود توانایی های فوق العاده ای دارد…