بازی Kentucky Route Zero در شبی رو به تاریکی و در جادههای مارپیچِ خشکِ خلوتِ و سوتوکور کنتاکی شروع میشود. زوزهی ملایم نسیم در تلاقی با صدای خشخش موتور کامیونی کهنه و ماشینهای رهگذری که هرازگاهی-ویژژژ- طول جاده را با سرعت پشت سر میگذارند، تنها چیزهایی است که شنیده میشود. در میان آخرین پرتوهای قرمزِ خورشید، سایهی ساختمان یک پمپ بنزینِ دورافتاده در وسط کویر، هرگمشدهای را مثل فانوس دریایی به خود جلب میکند. مثل اینکه ما هم گم شدهایم و تنها راه یافتن مسیر، راندن این کامیون کهنه به سوی آن مجسمهی اسبِ عظیم و مجلل است. شبِ «جادهی صفر کنتاکی» هم خیلی بیآلایش، معمولی و با سقوط خورشید به پشت کوه کلید میخورد. اما غافل از اینکه کافی است به پیشروی در این شاهکارِ جمعوجور عجیب ادامه دهید تا به مرور و اندکاندک مورد اصابتِ موجهای خروشان سورئالیسم بازی قرار بگیرید و ناگهان صورتِ خودتان را خیس از قطرات اشک پیدا کنید. «جادهی صفر کنتاکی»، با تقتق قدمهای مردی روی آسفالت آغاز میشود و ناگهان چنان شدید شما را به درون شباش میکشد که رهایی از آن غیرممکن ..