زمانی که انسان ها به وجود خون آشام ها و لیکان ها پی می برند، نبردی را برای از بین بردن آنان آغاز می کنند. «سلن» جنگجوی خون آشام، هم نوعانش را در جنگ علیه انسان ها رهبری میکند…
ظهور لیکانها، حکایت از داستانی در قرون وسطی دارد که در آن دو دسته اشرافی خون آشامان و لیکانها با یکدیگر درگیر می شوند، یک مرد جوان از لیکانها بنام «لوشن» (شین) در مقابل رهبر قدرتمند خون آشامان به نام «ویکتور» (نایی) بپا می خیزد و او در این راه از عشق پنهانیش «سونجا» (میترا) که یکی از خون آشامان است یاری می طلبد اما…
«ویکتور» کشته شده است و «سلن» که تخصص اش کشتن گرگینه هاست و کینه عمیقی از آنها به دل دارد، بهمراه «مایکل» که یک موجود چند نژادی است در فرار از دست خون آشامان هستند. از سوی دیگر تنها فرمانروای خون آشام ها، «مارکوس»، که اکنون از خواب برخواسته و تبدیل به یک هیولای قدرتمند شده و …
«سلن» یک جنگجوی خون آشام زیباست که در نبرد دیرینه بین خون آشام ها و گرگینه ها شرکت دارد. با اینکه او طرف خون آشام هاست، اما عاشق یک گرگینه بنام «مایکل» می شود…
داستان فیلم در سال ۱۹۲۶ رخ می دهد و درباره فردی به نام نیوت (ادی ردماین) است که به واسطه نگارش کتاب جدیدش رهسپار ایالات متحده و شهر نیویورک می گردد. در چمدان نیوت موجودات عجیب و غریبی وجود دارند که بر اثر یک اتفاق آزاد شده و سر از نیویورک و منطقه منهتن در می آورند و…
خلبانی که در صحرا سرگردان است، با پسری کوچک که شاهزاده یک سیاره دیگر است آشنا می شود و…
یک سازمان دولتی مخفی چندین ضد قهرمان با قدرت های خارق العاده را به کار میگیرد تا ماموریتی خطرناک را در ازای کوتاه شدن دوره حبس شان، انجام دهند…
داستان فیلم درباره ی کودکی به نام سوفی است که با غول بزرگ مهربانی آشنا می شود و زمانی که متوجه می شود بقیه ی غول ها (که بسیار ظالم هستند) می خواهند کودکان بی گناه انگلستان را بخورند، به فکر می افتد که برای همیشه مانع کارشان شود…
مردان ایکس، ولوورین را به گذشته می فرستند تا از اتفاقی که منجر به نابودی انسان ها و جهش یافتگان در آینده می شود، جلوگیری کند…
داستان فیلم در گذشته دور رخ می دهد. در این دوران گریگوری معروف به شبح (جف بریجز) از آخرین بازماندگان نسلی است که سرزمینشان را از شر ساحره ها و معروف ترین آنها یعنی مادر مالکین (جولیان مور) نجات داده است. اما به تازگی مالکین موفق شده خود را از اسارت آزاد کند و گریگوری هم در شرایط حال، قادر نیست مانند گذشته از سرزمینش به خوبی محافظت کند و نیاز به تربیت یک شاگرد برای جایگزین کردن خودش بیش از پیش احساس می شود. به همین منظور وی شاگردی به نام تام وارد ( بن بارنز ) را به شاگردی می پذیرد اما…